یک شنبه 26 دی 1395
دو سه بیتی که بماندهست بگو مستانه
در دلت چیست عجب که چو شکر میخندی
دوش شب با کی بدی که چو سحر میخندی
ای بهاری که جهان از دم تو خندان است
در سمن زار شکفتی چو شجر میخندی
آتشی از رخ خود در بت و بتخانه زدی
و اندر آتش بنشستی و چو زر
نظرات شما عزیزان:
نويسنده : مهدی